در دیار نیلگون خواب

نام تو مرا همیشه مست میکند

و خدایی که در این نزدیکی نیست...

توی این شهر داغون، توی یه منطقه متروک، یه ساختمون بی در و پیکر رو هم به ما ندادی!! خسته نشدی از این همه بند و زنجیری که به دست و پاهای ما بستی؟؟ من خسته شدم از این همه فشارت! از این همه نبودنات. از این همه صدات کردنا و جواب نشنیدنا.

خسته شدم اون همه دعا کردم، اون همه ازت خواستم... تو نیستی. نیستی.

دچارِ فیش‌نگار
۱۲ خرداد ۹۸ , ۱۷:۰۱
:))
Mahoor :)
۱۲ خرداد ۹۸ , ۱۷:۱۶
سلام
اینجوری نگید، به این فکر کنید که شاید به صلاحتون نبوده!
هیچ کار خدا بی حکمت نیست:)

پاسخ :

حکمتش که ما رو کشت...
چرا نباید بخواد دو تا آدم کار کنن برا نون حلال؟؟ وقتی همه‌چی جوره، چرا هی یه چیزی پیش میاره که نشه؟!
صخره نورد
۱۲ خرداد ۹۸ , ۱۷:۳۶
گاهی وقتها که هی میدوم و نمیرسم به خودم دلداری میدم که وظیفه من تو دنیا تلاش بود, بقیش دست من نیست, من به وظیفه ام عمل کردم. واقعا همیشه مسئله خدا نیست, گاهی آدمها مشکل هستن, خدا به وسیله آدمها مشکل گشایی میکنه, و گاهی آدمها میخوان سنگ بندازن تو کار آدمها بجای مشکل گشایی. بخاطر همینه که میگن نیاز مردم به شما, از نعمت های خداوند برای شماست. حدیث منسوب به امام حسین هست فکر میکنم.
میدونم این حرفها نمیتونه غم شما رو کم کنه اما دعا میکنم بزودی کارتون راه بیوفته گندم بانوی عزیز

پاسخ :

اگه از روز اول هر چی اتفاق افتاده بودو اینجا مینوشتم میدیدی که تو همش خدا بوده که نخواسته...
خسته‌م ازش!! خسته‌م از امید بهش...
محبوبه شب
۱۲ خرداد ۹۸ , ۱۷:۴۴
کفر نگو گندمی :((
صبور باش عزیزجان

پاسخ :

صبر تا کی؟ چقدر تحمل کنم و هیچی نگم؟ چقدر انتظار؟؟؟ تا کی میخواد ما رو بدوونه؟ عین خری که یه هویج بستن به چوب گرفتن جلو صورتش، چیزی که میخوایم توی یه قدمیمونه ولی بهش نمیرسیم!
حالم خیلی بده محبوبه. حالم خیلی بده
mr point
۱۲ خرداد ۹۸ , ۱۸:۰۰
باور کنید الان همه اینطورین، همه دغدغه ی خونه دارن
ملت شکسته شدن و فقط میشه دعا کرد
یه ذکری بود در مورد خونه دار شدن اگر تونستید همیشه وقت نماز بگید ان شالله حل میشه

پاسخ :

دنبال خونه نیستیم. دنبال یه آلونک میگردیم که کارگاه بزنیم.
یه جایی بود که بیشتر از بیست ساله متروکه‌س. در نداره. برق کشی نیست و هزار تا مشکل دیگه... راضی شده بودیم بهش. حتی فرمانده منطقه هم اوکی داده بود. نمیفهمم چرا همه‌چی باز به هم ریخت
محبوبه شب
۱۲ خرداد ۹۸ , ۱۸:۰۸
قطعا حکمتی پشتش هست
نا امید نشو قربونت برم

همچنان بگردین
من مطمئنم بزودی همه چی درست میشه
شک نکن خواهری

پاسخ :

اصلا نمیدونم چی بگم...
محسن رحمانی
۱۲ خرداد ۹۸ , ۱۸:۴۶
اینجوری نگید .حتما خدا یه چیزی میدونه
خدا بهتر از خودتون صلاحتون رو میدونه .

پاسخ :

خدا....
آبان ...
۱۲ خرداد ۹۸ , ۱۸:۵۰
به نظرم خیلی زود نا امید می شی ...
از یه زاویه دیگه نگاه کن ..
عسی ان تکرهوا .....

پاسخ :

دو ماهه... فقط یه جا میخوایم... نه اینکه نباشه... هست... زیادم هست. همه‌شونم اولش اوکی هستن کاملا. یه قدم مونده تا تموم شدن کار یهو ورق برمیگرده!! چقدر میشه تحمل کرد؟
آقاگل ‌‌
۱۲ خرداد ۹۸ , ۱۹:۰۴
یاد فیلم جیم کری افتادم. افتاده بود به آه و ناله که چرا هرچی لنگه مال پای سنگه و اینا. یه روز خدا بهش زنگ زد گفت پاشو بیا فلان ساختمون. رفت. گفت خب الان استخدامی و قراره یه مدت همه کارهای من رو بکنی. منم میرم تعطیلات. بشین دعاهای مردم رو بشنو. زمین رو بچرخون و فقط از پس همین شهر خودت بر بیا. خلاصه یهویی دیدی اینطوری شدیا. :)
فکر کنم اسمش بروس قادر بود.

پاسخ :

دو ماهه همش دارم انرژی مثبت میدم. یه کلمه حرف از ناامیدی نزدم. هر کاری از دستمون برمی‌اومده کردیم... خسته شدم. خیلی خسته شدم
آبان ...
۱۲ خرداد ۹۸ , ۱۹:۵۹
دو ماه زیاد نیست دختر
یا تو صبور نیستی یا من خیلی صبور شدم 😂
بهترین اتفاق میافته ..صبر کن ببینیم خدا چه برنامه خوشگلی چیده

پاسخ :

هر مشکلی صبر خودشو میطلبه... این مشکلی نیست که این همه بخواد کش پیدا کنه.

ممنون :)
عین الف
۱۲ خرداد ۹۸ , ۲۰:۰۵
سلام علیکم
خوشا به حالتان که این‌قدر ایمانتان قوی است، که اگر به خدا و خدایی او مؤمن نبودید، آخرش خطابتان «تو نیستی» نبود. با «نیست» که صحبت نمی‌کنند.
دعاگوییم که هر چه خیر است برایتان محقق شود.
ان شاء الله همیشه امیدوار و راضی به او و رضای او باشید!

پاسخ :

منظورم از اینکه گفتم نیست، این نبود که کلا نیست! منظورم اینه کنار من نیست... همراهم نیست.
نیــ روانا
۱۲ خرداد ۹۸ , ۲۰:۲۴
حق داری گندم
خیلی حق داری
خوبه که اینجا رو داری غرهاتو بزنی
کاش پیشت بودم کاش ی دوستی اون نزدیکی بود حداقل همین غرها رو بشنوه و بعلت کنه
خوبه که مستر جو خونه س
می‌دونم که قوی هستی و صبور
من جات بودم خیلی وقت پیش تر کم آورده بودم
تو هم رو به راه میشی
تهش ی هفته س
بعدش دوباره می‌گردی و از ته دل آرزو میکنم جایی گیرت بیاد که به دلت حسابی بشینه و تلخی همه این روزا رو بشوره ببره

پاسخ :

بزرگترین درد همین بی‌کسیه... همین تنهایی... واقعا خوبه که اینجا هست که خودمو خالی کنم. دق میکردم وگرنه!
لوسی می
۱۲ خرداد ۹۸ , ۲۱:۰۲
عزیزم :(
حست قابل درکه :((

پاسخ :

:(
منتظر اتفاقات خوب (حورا)
۱۲ خرداد ۹۸ , ۲۲:۲۰
نمیدونم چی بگم ولی میدونم خدا هست
دعاتون می‌کنم. خدا میشنوه حتما

پاسخ :

خدا هست... پیش من نیست! :)
آوو کادو
۱۲ خرداد ۹۸ , ۲۲:۵۱
بیخیال. حرص نخور... هوش هیجانیت رو بالا ببر...

(برگرفته از چند پست قبل تر)

پاسخ :

آووکادو معلومه میای یواشکی میخونی میریا! :))
الان حالم بهتره...
جناب قدح
۱۲ خرداد ۹۸ , ۲۳:۵۴
امیدوارم هرچی میخواین بهش برسین ...
چاره ای جز صبر نیست .

پاسخ :

ممنون :)
آوو کادو
۱۳ خرداد ۹۸ , ۰۰:۱۳
واقعا یواشکی میام میخونم و میرم... اما الان دیگه نتونستم سکوت کنم...

+فکر کنم 3 ماه بود برای کسی کامنت نذاشته بودم!

پاسخ :

خیلی کار بدی میکنی! :/
لااقل پست بنویس! ما گفتیم یلدا میاد عشق برمیگرده به نوشته‌هات!
بهارنارنج :)
۱۳ خرداد ۹۸ , ۰۰:۳۹
سه سالایی تو زندگیم همینطور بودم،ولی دیدم نمیشه،و یاد گرفتم بدونم تو این دنیا و روابط متکامل مرتبطش گماه بنده هاشو گردن خدا نندارم،و کار خوبه خدا درست کنه گندم،انقدر کارای بالاتر از تو بوده به راحتی درست شدن به اندک زمانیم به خاک سیاه نشستن!

پاسخ :

سمیرا... نمیدونم واقعا تقصیر بنده‌هاس یا نه!!! تو فکرم یه پست بذارم و همه‌چی رو تعریف کنم... شاید یه کم درکم کنید!
بهارنارنج :)
۱۳ خرداد ۹۸ , ۰۰:۵۳
میدونی گندم،تو عمق زندگی هیچکسی نیست که درد نباشه،اشک نباشه..هرکسی به یه دردی مبتلاست،روابط دنیا به شدت ریاضی واره و هر تفاوت کمی تاثیر گذار ،ذوابط به شدت مرتبط و معادله وار.من ادمی میشناسم چندماه پیش درآستانه ورشکستی کامل همینطور طلبکار خدا بود که چرا شد؟اگه قراربود این نتیجش باشه اونم اون شخص که نیتش درامد حلال و حتی دست چند نفر دیگه ذو گرفتن بود،اگه نمیخواست خدا چرا از اول شد!؟

پاسخ :

به نظرم منظورتو از ریاضی‌وار بودن فهمیدم. ببین واقعا من نمیتونم معادله‌ای واسه پیچیدگی کارم پیدا کنم. تو پست بعدی یه بخش کوچیکی از اتفاقاتی که افتاده رو توضیح دادم. توی کار که وارد میشی آره، اگه حساب و کتابات درست پیش نره، مسائل اقتصادی و هزار تا چیز دیگه رو در نظر نگیری میبازی. ولی الان واقعا نمیفهمم چی داره میشه...
منتظر اتفاقات خوب (حورا)
۱۳ خرداد ۹۸ , ۰۱:۰۲
خدا همه جا هست:-) همونجا که نزدیکتر از رگ گردنه

پاسخ :

چی بگم...
🔹🔹نیلگون 🔹🔹
۱۳ خرداد ۹۸ , ۰۱:۳۹
چقدر ناامیدی و کم طاقتی هست تو این پست.
چقدر انرژی منفی میدی به خودت دختر جان
دنیا که به اخر نرسیده اینطور میکنی !
یادته چند سال پیش یه پست گذاشتی خدا منو فراموش کرده؟! چون به خودم نگاه میکنم میبینم جایی هستم که دو سال پیش بودم!هیچ پیشرفتی نکردم !هیچ تغییری تو زندگیم رخ نداده. دارم درجا میزنم و فلان؟
حالا با وجود این همه تغییر و تحولی که بعد دو سال تو زندگیت پیش اورده،با وجود نعمت هایی که بی حساب بهت بخشیده بازم بهت ثابت نشده که حواسش بهت بوده همیشه و خیلی نزدیک تر از چیزی بوده که فکرشو میکردی؟
بهت ثابت نشده که دائما یکسان نباشد حال دوران،غم مخور؟!

پاسخ :

یادم نمیاد اون پستی که میگی رو! در واقع یادم نمیاد گفته باشم خدا منو فراموش کرده!

نمیدونم این مدت منو خوندی یا نه... ولی باور کن بعد مدتها حرف از ناامیدی زدم. حتی تا جایی که یادمه قبلا هم به ندرت پست غمگین میذاشتم. شاید طاقتم طاق شده. تو پست بعدی بیشتر توضیح دادم
yalda shirazi
۱۳ خرداد ۹۸ , ۰۶:۱۵
شاید این مشکلت رو درک نکنم ولی این خستگی و ناامیدیت رو درک میکنم.
ببخش که کار دیگه ای ازم برنمیاد.

پاسخ :

عزیز دلی تو :*
omid
۱۷ خرداد ۹۸ , ۱۰:۱۹
إِنَّ مَعَ العُسرِ یُسرًا

امیدوارم روزی بیاین بگین پست 434 هم که الان می‌خونمش می‌فهمم که اون اتفاقات چقدر برام درس داشت و چقدر الان به دردم میخورن
یاد گرفتن صبر اونم وقتی فکر می‌کنیم که دیگه اینجایی که الان هستیم فراتر از توانمون هست دیگه تحملش از حد من بنده خارج........
امیدوار برای روزهای شاد و موفق تر از لحظه حالتون

پاسخ :

ممنون :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
من مست می عشقم
هشیــــار نخواهم شد
وز خواب خوش مستی
بیـــــــدار نخواهم شد
****************

من در اینستاگرام:
https://www.instagram.com/woodstory.ir/
آرشیو مطالب
Designed By Erfan Powered by Bayan