در ادامه عنوان،من یا با پست گذاشتن خفه تون میکنم یا میرم و دیگه پیدام نمیشه!
الان بخش »بنویس« مغزم فعال شده! نمیتونم جلوشو بگیرم.
دلم میخواست همه مراحل کارمو اینجا ثبت میکردم. که هم یادبودی بشه برا خودم، هم شما تو تجربیاتم شریک بشید. ولی خب کاهلی کردم شاید... البته اینکه وقت نداشتم هم میتونه دلیل خوبی باشه:))
الان تو نقطهای وایسادم که هندل کردن کار، برای دو نفر سخته. بخوام به کار برسم خونه زندگیم بی صاحاب میمونه! بخوام خونهداری کنم کار پیش نمیره. یاد لوسیمی افتادم که میگفت خونهداری تو دیفالت من نیست!:) تو دیفالت منم نیست انصافا. به همسر میگم کاش میشد من به جای تو برم سر کار، تو بمونی خونه!:)
این شکلکای لبخند هم که میذارم یاد سمیرا میوفتم! که تو لهترین حالش از اینا میذاشت!:))
دو تا پینوشت هم بنویسم برم ^___^
اول اینکه چقدر شماها رفقای خوبی هستین و چقدر مثلتون پیدا نمیشه. و چقدر خوشحالم که شماها هستین.
دوم اینکه یه تبریک ویژه میگم به دو تا بلاگر ویژه:) شماها نمیدونین جریان چیه. من که میدونم باید تبریک بگم ولی ^___^
- دوشنبه ۳۰ تیر ۹۹ , ۱۲:۳۷