۱. سه چهار سال پیش لافکادیو یه پستی نوشته بود درمورد یه آرمانشهر که همه شهرونداش بلاگر باشن... در جریان باشید فعلا دو تا از اون دایناسور جون سختا با هم همسایه شدن، تا ببینیم کی مدینه فاضلهمون محقق میشه! :))) *
۲. اون شتره بود، تو سریال حضرت یوسف از دست صاحبش فرار کرده بود که حضرت یوسف بتونه حال خانوادهشو از شتربانه بپرسه.... احساس میکنم شتر زندگی ما هم شاید به همین دلیل فرار کرده و همه این راه ما رو دنبال خودش دوونده دنبال یه ماموریت! شاید برای اینکه کمک کنیم یه زندگی از هم نپاشه... شاید بتونیم .... نمیدونم...
* خودم و بانوچه رو میگم! :)
- چهارشنبه ۲۴ مهر ۹۸ , ۲۳:۰۸