یه سوالی که خیلی ازمون پرسیده میشه اینه که چرا پرسونل جدید اضافه نمیکنیم و چرا تولیدمونو افزایش نمیدیم؟
.
خب احتمالا یادتونه که زمانی که از بوشهر برگشتیم و دوباره کارمونو استارت زدیم، دو نفرو آوردیم که خب اون دوتا کلا اشتباه بودن...
چند مدت بعدش یکی از همکارای حمیدرضا رو آوردیم که تا یه کم راه افتاد ماموریت دریا بهش خورد و دو سه ماه رفت دریا!
یکی دیگه از همکاراشو آوردیم که یه روز اومد و فرداش به حمیدرضا گفته بود فلان قدر پول بهم قرض بده!
حمیدرضا بهش گفته بود میبینی که هر چی داشتم و نداشتم رو ابزار خریدم.
از فرداش هی زیر گوش حمیدرضا میخوند که این چه کار سختیه. ابزاراتو بفروش و یه کار دیگه رو شروع کن!! :/
کلا فقط اومده بود پول بگیره...
چند نفر دیگه هم آوردیم که هر کدوم یه روز میومدن و چون کارشون خوب نبود میگفتیم دیگه نیان...
بعد این همه وقت، بالاخره موفق شدیم یه تیم خوب پیدا کنیم. چهار پنج نفر جمع شدن که خب کارو خوب پیش میبردن.
یکیشون بعد یه هفته یه ترفیع بهش خورد و مسئولیتاش زیاد شد و کلا دیگه نتونست بیاد.
یکیشون دو سه هفته اومد یهو فهمیدیم خانمش نزدیک زایمانشه... و خب معمولا هر کی بچه دار میشه میره یه ماه مرخصی!
یکیشونم گفته تا آخر ماه رمضون بیشتر نمیام!
برای همین نمیشه تولیدو بالا برد! :/
.
.
.
اما یه تجربه ای به دست آوردیم این مدت...
دفعه اول که شاگرد گرفتیم، صفر تا صد کارو یادشون دادیم.
اولا که خیلی زمان برد.
بعدشم اینکه یه حسی بهشون دست داده بود که آره کل کارو ما داریم میکنیم ولی اینا سود گیرشون میاد! :/
یعنی رسما هزینه خرید کل ابزارا و وسایل مصرفی و اجاره و هزینه های تبلیغات اینستا و هزینه هایی که بابت آموزش پرداخت کرده بودیم و همه اینا رو نمیدیدن!
و یه جورایی هم دولت خود مختار برای خودشون تشکیل داده بودن! و کلا کنترل کارگاه از دستمون خارج شده بود...
.
اما الان هر فرد یه قسمت مشخص رو انجام میده.
تو بقیه بخشا آموزش نمیبینه و کاری رو انجام میده که ما ازش خواستیم.
رو تمام بخشا میتونیم نظارت کنیم.
اما مهمترین امتیازش اینه که اولا زمان کوتاه تری برای آموزش هر فرد لازمه و ثانیا جایگزین کردن نفرات راحت تره.
.
دفعه قبل اون کارگری که به شدت کارش ضعیف بود تهدیدش شده بود اینکه "اگه بهم بیشتر دستمزد ندین دیگه نمیام"!!
چون میدونست زمان زیادی صرف آموزشش شده ...
دو ماه رسما تولیدمون خوابیده بود که اون دو نفر کار یاد بگیرن.
به خاطر همین رفتنشون نگرانمون میکرد...
اما الان بعضی بخشا رو یکی دو ساعته یاد میگیرن. بخشای سخت تر هم نهایتا یه هفته ای راه میوفتن.
و خب این دقیقا تعریف سیستم سازیه.
یعنی یه خط تولید داشته باشی که هر کسی مسئولیت خودشو درست انجام بده...
و خب این مساله برای کارفرما یه امتیاز بزرگه. چون جایگزینی نفرات براش راحت میشه.
اما بخوام باهاتون صادق باشم، این مساله برای کسی که زیر دسته اتفاق خوبی نیست...
دیدین خیلی از کارگرا با دستمزدی خیلی پایین تر از حقشون کار میکنن؟
دقیقا به همین دلیله... چون یه بخش کوچیک از یه سیستم بزرگ شدن که به سرعت میتونن جایگزین بشن و یه عالمه آدم اون بیرون منتظر شغل هستن!
ست گادین، تو کتاب مهره حیاتی، به همین موضوع میپردازه...
میگه اگه میخوای امنیت شغلی داشته باشی و حقوق کافی بگیری، باید مهره حیاتی باشی. باید غیر قابل جایگزین شدن باشی! :)
+ اگه بخوایم منتقل شیم، دو ماه دیگه باید بند بساط رو جمع کنیم...
ولی هنوز معلوم نیست!
و خدا به دادم برسه با این اسباب کشی دست تنها :(
+ یه جشنواره اینستاگرامی برگزار شده بود، یه دختر 14 ساله جزو منتخبا بود. ازش پرسیدن ماهی چند درمیاری؟ گفت ماهی 25 میلیون! ولی نمیدونم کارش چی بود...
- شنبه ۱۸ ارديبهشت ۰۰ , ۱۸:۰۷