در دیار نیلگون خواب

نام تو مرا همیشه مست میکند

581. که مثلا ثابت کنم یه دست هم میتونه صدا داشته باشه!

متصدی پست شهرک دریایی بوشهر، سالهاست داره بابت هر ارسال هزینه بیشتری میگیره و قیمت کارتنهاش هم دو تا سه برابر قیمت مصوب پست هستش...

و سالهاست هیچ کس بهش نگفته چرا!!!!

یعنی گفتنا... ولی مثلا گفته اگه کارتن ارزون میخوای برو پست شهر! یا این هزینه اضافی به خاطر این برچسبیه که داریم میچسبونیم!!!! (برچسب آدرس و اینا) و گویا قانع شدن همه!!!

یکی دو بار اول اعتراض کردم. همین جوابای پرت و پلا رو داد! گفتم من اولین بارم نیست دارم بسته پست میکنما! گفت به هر حال اینجا اینجوریه!

دیگه اعتراض نکردم، رفتم سامانه پست شکایت ثبت کردم! هر ارسال = یک شکایت!!!

هر بار هم از پست مرکزی بهم زنگ زدن و گفتن پیگیری میکنیم... و باز اوضاع همون بود... منم به ثبت شکایتام ادامه میدادم. هر چند هر بار یه فرد ثابت پیگیر بود که حتی شماره شو هم بهم داده بود که مستقیما به خودش زنگ بزنم. اما من شکایت ثبت میکردم که باقی بمونه شکایتام.

نمیدونم این آدم به چی و به کی وصل بود که پیگیریای مسئول پست بوشهر به جایی نمیرسید!

امروز که اون آقا باز بهم زنگ زد گفت اگه اصلاح نشه پنلشو میبندیم!

یه لحظه دو دل شدم...

ورود به شهرک نظامی برای عموم آزاد نیست. که این باعث میشه که ما هیچ "تحویل درب منزل"ی نداشته باشیم. نه از پست و تیپاکس، نه از دیجی کالا و...

و خب یه کم از مرکز شهر دوریم. و تو خیابون جلو در ورودی انگار همیشه مسابقه اتومبیل رانیه!!! تنددددد میرنااااا! :/

اگه پنل این آقا بسته بشه، من و خیلیای دیگه به دردسر میوفتیم!

اگه بسته نشه، یه تخم مرغ دزد دیگه فرصت پیدا میکنه شتر دزد بشه!

دو راهی سختیه!!

اما یه چیزی ته دلم میگه که اگه واقعا دلم میخواد تو کشوری زندگی کنم که صاحاب داشته باشه، نباید همچین جایی جا بزنم! بالاخره هر که طاووس خواهد جور هندوستان کشد...

شاید اگه تو همه این سالایی که این آقا به شغل شریف دزدی مشغول بود، یه نفر پیدا شده بود که پیگیری کنه الان مشکل حل شده بود...

خب پس بذار این یه نفر من باشم!

تهش پنلشو میبندن دیگه!

مگه ته دنیا که تو شهرک باجه پست نداشتیم مردیم؟!!

580. #ذوقهای_زودگذر

هر بار یه تغییری تو صفحه اصلی سایت میدم، کلی ذوق میکنم و میگم وااای چه قشنگ شد!!! بعد دو روز دوباره میگم نه این به درد نمیخوره! :/
خلاصه که دوباره تغییرش دادم :))
دوست داشتید، ببینید: {کلیک}
چقدررررر دنگ و فنگ داره خدایی! هر بار میگم یه ذره دیگه بیشتر کار نداره تا به مرحله بهره برداری برسه. بعد میبینم بازم یه عاااالمه گره افتاده تو کار!
مثلا قسمت تماس با ما... کار نمیکرد قبلا. دهن هاستمو سرویس کردم تا درست شد... الان دوباره کار نمیکنه :/
یا مثلا دو تا محصول تستی گذاشتم که کارایی سایتو امتحان کنم، موقع تسویه حساب ارور میده برا آدرس... حالا هر آدرسی که زده باشی! هر شهری.
دیگه اینکه برای فعال کردن پیامک سایت نیاز به یه نشان اعتباری دارم... فعلا که جز زرین پال چیز دیگه ای ندارم. ببینم زرین پال این نشانو بهم میده یا نه :/
یه پلاگینم خواستم نصب کنم که باز ارور داد. تیکت زدم گفتن برو تو هاست آپلودش کن بعد نصب کن... منم گفتم نمنه؟!!! :)))) کلا به زور از کارای سایت سر در میارم. ولی با هاست کلا غریبه ام! اصلا حالیم نیست چی به چیه!!!


+ فیلوود که میرفتیم واسه آموزش نجاری... داداش رییسه همش پای لپتاپ بود. حمیدرضا میگفت این دقیقا چیکار داره میکنه؟!!! حالا تقریبا میفهمم چیکار میکرده!!!!
اولا که باید تو سایت مالیات ثبت نام کنی که کم دنگ و فنگ نداره.
اگه بخوای شرکت ثبت کنی اونم کلی دوندگی داره.
بخوای برند ثبت کنی باز کلی دوندگی داره.
بخوای لوگو ثبت کنی بازم...
بخوای پروانه کسب بگیری ...
بخوای ای-نماد بگیری...
بخوای پیامک سایتتو فعال کنی...
بخوای درگاه پرداخت بگیری...
و احتمالا یه عالمه کار دیگه که من هنوز باهاشون آشنا نشدم.
تازه اینا همه شونم اعتباری هستن و هی باس تمدید شن!

579. چقد غر زدم اینجا!!!

من اخبار گوش نمیکنم. این باعث میشه از یه عالمه از تلخیا و حال بد دور بمونم. شاید به نظر بیاد شبیه همون کبکی هستم که سرشو کرده زیر برف! :))) ولی خب وقتی روی برف همه چی خاکستری و سیاهه بیا سرمونو ببریم زیر برف اصن!

میگفتم... من اخبار گوش نمیکنم. و خب تقریبا داشت یادم میرفت که قراره طرح کثیفی به اسم صیانت از حقوق کاربر (شما بخون صیانت از آبروی فلان!!!) اجرا بشه. واسه خودم فک میکردم بالاخره مسئولین خون به مغزشون رسیده و تصمیم گرفتن پاشونو از گلوی ملت بردارن... ولی خب زهی خیال باطل!! چند روز پیش دوست حمیدرضا گفت که این طرح داره رای میاره... چرا رای نیاره آخه؟؟ یک به یک رای دهنده ها همون آدمای کثیفی هستن که میترسن از کنار رفتن ماسکشون و...

بگذریم... میگفتم!

تا چند روز پیش که داشتیم آماده میشدیم دوباره تولیدمونو استارت بزنیم، با دیدن تغییر قیمتا کرک و پرمون ریخت. با خودم گفتم چی میشد تو یه کشوری زندگی میکردیم که این همه افزایش قیمتای سرسام آور رو نمیدیدیم؟ چی میشد حداقل قیمتا برای یکی دو سال ثابت بودن و بعدشم نهایتا یه کوچولو تغییر میکردن؟

اما حالا میگم چی میشد تو کشوری زندگی میکردیم که یه ذره برای حقوق انسانی مردمش ارزش قائل میشد؟ چی میشد این همه دزد رو مسئول ریز و درشت مملکت نکرده بودیم؟؟؟ چی میشد که چهل سال پیش...

بگذریم اصلا... میگفتم!

وقتی شنیدم تیر اون طرح لعنتی داره با سرعت به سمت بادکنک آرزوهامون میاد، دوباره دست به دامن سایت شدم!! بعد میدونی؟ حتی مطمئن نیستم همین سایت هم با این وضع نت ملی بتونه درست کار کنه! ... اما مساله دیگه تغییرات قیمت پلاگینا و دوره ها و... ست. یه پلاگینی رو تو شهریور یادداشت کرده بودم که بگیرم. قیمتش 44 تومن بود. امروز خریدمش 160 تومن! هر چند که این تغییر قیمتا تو ابزارا خیلی پر رنگتره! مثلا یه ورق پلای وود (یه نوع چوب) دقیقا قبل شروع قرنطینه دو سال پیش 300 تومن بود. امروز یه میلیون و 500 تومنه! #دستاوردهای_انقلاب_اسلامی!

خلاصه که... امیدوارم خدا رحم کنه به مردم ایران... اگه هنوز داره نگامون میکنه!


+ چقد من برام مهم نبود که رفتیم جام جهانی! و چقد برای همه عجیب بود که برام مهم نیست!

خب الان این جام جهانی رفتن چه دردی رو دوا میکنه؟؟؟ تورم رو صفر میکنه؟ اینترنتو نگه میداره؟

تنها کارش اینه که بازم مردمو خواب کنه تا آقایون با خیال راحت بقیه خونمون رو هم تو شیشه کنن!!


+ به حمیدرضا گفتم من روز خواستگاری بهت نگفتم بچه نمیخوام... الانم دبه نمیکنم. ولی تمام تصمیمش با تو. من نمیتونم به خودم اجازه بدم یه آدم دیگه رو هم به این مملکت خراب اضافه کنم... نمیتونم همچین ظلمی بکنم... و میدونم یه روزی اون بچه ازمون میپرسه که مگه ندیدین؟ مگه نشنیدین؟ ...


من مست می عشقم
هشیــــار نخواهم شد
وز خواب خوش مستی
بیـــــــدار نخواهم شد
****************

من در اینستاگرام:
https://www.instagram.com/woodstory.ir/
آرشیو مطالب
Designed By Erfan Powered by Bayan