در دیار نیلگون خواب

نام تو مرا همیشه مست میکند

531. چقدررررر دنیا کوچیکه!!

چهار سال پیش بود حدودا

تازه معرق یاد گرفته بودم و افتاده بودم به جون اینستا و هر چی پیج معرق بود فالو میکردم.

یه پیجی بود اون روزا خیلی چشممو گرفته بود.

یه دختره بود که رو باکس های چوبی، طرح خط نوشته در میاورد که به عنوان جاکلیدی و طاقچه و اینا استفاده میشد.

چقدر من عاشق کارش بودم.

شاید بعضیاتون دیده باشین که تو اینستا جاکلیدیمو نشون دادم، یه کپی خیلی خیلی آماتور از همون پیجه بود.

...

امروز، یهو یه عکس آشنا دیدم بین فالوورهای جدید...

دمش گرم، با اینکه عکس پروفایلش واقعا داغونه ولی سه چهار ساله عوضش نکرده! :)))))

بدو بدو رفتم بهش دایرکت دادم و براش تعریف کردم که یه زمانی چقدر عاشق کارش بودم.

گفت منم امروز محو پیج شما بودم و خوشحال بودم که پیجتونو پیدا کردم!

چقدر دنیا کوچیکه واقعا!

چقدر آینده میتونه غیر قابل پیش بینی باشه...

حس عجیبی بود.

...

...

یه داستان دیگه هم هست مال اون اوایل که تازه پیج اینستا زده بودیم.

این یکی خیلی شرم آوره :))))))))

ولی تعریف میکنم براتون!

آقا اون اولا خب من اصلا اصلا هیچی از اینستا نمیدونستم.

یکی از دوستام یه پستی از یه پیجی برام فرستاد و گفت اینو برام میسازی؟

از همون جاکلیدی خونه ای ها بود...

براش ساختیم و بعد رفتم کامنتای اون پست رو خوندم و دیدم هوووووو چقدر دارن التماس میکنن که ما هم میخوایم و ادمین گفته نداریم دیگه!

طی یه حرکت کاملا غیر اخلاقی و غیر حرفه ای رفتم به همه شون دایرکت دادم و گفتم من میسازم براتون! :)))))

چقدر ساده بودم که فکر میکردم ممکنه به یه پیج نوپا اعتماد کنن! :)))))

کلی جاکلیدی ساختم که تا مدتها همه شون رو دستم موند!

البته به جز دو تاش که متر برادری کرد و ازم خرید ^___^

خلاصه حاصل حرکت اون روزم این شد که اون پیجه منو بلاک کرد! :))))

تازه پیش خودم میگفتم اووووه از دماغ فیل افتاده! خب چی میشه حالا؟! :))))

به خدا نمیدونستم این بدبخت کلی زمان گذاشته، کلی پول تبلیغ داده و کلی زحمت کشیده! (آیکون خجالت)

واقعا هیچی از فروش نمیدونستم... چه برسه به فروش مجازی...

ولی همیشه دلم میخواد برم ازش عذرخواهی کنم... نمیدونم چی بگم بهش ولی :))))


سیده فرفره!
۰۲ ارديبهشت ۰۰ , ۱۷:۵۰
منم هروقت عکسهای پیجتون رو میبینم واقعا لذت میبرم. کار چوب خیلی زیباست و کارای شما خیلی خوشگل و شیک میشن. بعد چون من خودم عکاسی دوست دارم، به اون بخش هم دقت میکنم و مدل عکاسی از محصولات هم خیلی جذابه. اوندفعه هم گفتم تا همین چند وقت پیش نمیدونستم اون پیج برای شماست😁😁🤦🏻‍♀️😅

پاسخ :

چقدر ممنونم ازت بابت این کامنت:)
مخصوصا نظرت درمورد عکاسی خیلی بهم روحیه داد...
یه مدت طولانی برای عکاسی تلاش میکردم و نمیشد....
گریه‌ها کردم برا عکاسی:))))
نرگس بیانستان
۰۲ ارديبهشت ۰۰ , ۱۸:۵۷
ب نظرم ب همین سادگی برو ازش عذر خواهی کن :)

پاسخ :

آخه خیلیم ساده نیست...
یه لامصبی این وسط قرار داره به اسم غرور:))))
وای من خیلی مغرورم! خیلی بده! ولی باید یه روز حتما بهش بگم.
مخصوصا الان که خودم میبینم بقیه تازه کارا همچین رفتارایی دارن بیشتر میفهمم کارم چقدر بد بوده 😅😅😅
سیده فرفره!
۰۲ ارديبهشت ۰۰ , ۱۹:۳۴
عزیزمممم
ولی عوضش مشخصه تلاش‌ها حسابی نتیجه داده👊🏻 خداقوت بهت :))

پاسخ :

ممنونم ازت 🥰🥰 خیلی حس خوبی بهم دادی:)
yalda shirazi
۰۲ ارديبهشت ۰۰ , ۲۰:۰۸
وقتی تازه پیج اینستا میزنی و مخصوصا وقتی خیلی دانشی نداری، واقعا آدم به هررررر دری میزنه که هم فروش داشته باشه هم فالوور جذب کنه! 😅😅
خدا رو شکر که این روزای خوب رو دیدیم گندم. ایشالا خیلی بهترش رو هم ببینیم!

پاسخ :

وای یلدا اون گروهه رو یادته 🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️😂😂😂😂
آره واقعا. من که هی یادم میاد میخندم 😂😂😂😂
شارمین امیریان
۰۲ ارديبهشت ۰۰ , ۲۰:۳۶
سلام.

خاطره‌ی اولت لبخند رو لبم اورد، خاطره‌ی دومت خنده! صرفه نظر از بعد اخلاقی و بی‌تجربگی و اینا، خیلی کارت باحال بوده!🤣

پاسخ :

سلام دوست جانم 🥰

خیلی اوسکول بودم 😂😂😂
نیــ روانا
۰۲ ارديبهشت ۰۰ , ۲۰:۴۷
۱- واقعا دنیا خیلی خیلی کوچیکه اونقدر که من امیدوارم ی روز از نزدیک ببینمت 😘
۲- عکس جاکلیدیا رو بزار شاید مشتری شدیم 😍

پاسخ :

۱. من لوسی‌می رو تو مشهد دیدم و بهارنارنج رو تو کرمان... پس چرا نشه امیدوار بپد که تو رو هم ببینم؟ 🥰♥♥

۲. فدای تو بشم عزیزم 🥰 تو اینستا بهم دایرکت بده.
البته چندتاش تو هایلایت قرمز پیج هست.
کلا پنج شیش تا فکر کنم مونده باشه 😊
آبان ...
۰۲ ارديبهشت ۰۰ , ۲۲:۵۸
ادم ها یواش یواش قد میکشن ...
تو هم یواش یواش سبز شدی
ولی واقعا حرکت باحالی زدی 😅

پاسخ :

آره واقعا... نمیشه انتظار رشد یک شبه داشت...

حداقل صبر نکردم اول جاکلیدیا رو بسازم بعد برم دایرکت بدم:)))))
هی میگفتم من دارم میسازم، بیاین منو فالو کنید 🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️
پریسا ..
۰۳ ارديبهشت ۰۰ , ۱۰:۰۹
همین پست رو برای عذرخواهی براش بفرست

چقدر شجاعی که گفتی، لذت می برم از این که این قدر قشنگ خودت رو تحلیل میکنی با گذشته ها:*

کارت هم تکه

پاسخ :

دلیل اینکه اینجا رو دوست دارم همینه... تا بینهایت میتونم خودم باشم.
بدون ترس از قضاوت...:) 
و اینکه خیلی دوست دارم تجربه‌هامو تعریف کنم. همش فکر میکنم حتی اگه برای یه نفر هم مفید باشه پس به گفتنش میارزه ^__^

قربون شما بانو جان
قابل نداره 💋
🔹🔹نیلگون 🔹🔹
۰۳ ارديبهشت ۰۰ , ۱۰:۱۸
هنوز ازون جاکلیدی ها دارى ؟

پاسخ :

فک میکنم یه پنج شیش تایی مونده:)
بهارنارنج :)
۰۳ ارديبهشت ۰۰ , ۱۳:۲۱
😅😅
یعنی میشه یه روزم من درمورد کارام این حس پیدا کنم و با مطرح های الان حرف بزنم؟🥺

پاسخ :

مطمئنا میشه:)
🔹🔹نیلگون 🔹🔹
۰۴ ارديبهشت ۰۰ , ۱۵:۰۱
قیمتشون چنده گندم؟میشه عکساشو ببینم؟

پاسخ :

قابلتو نداره عزیزم.
میتونی تو اینستا بهم پیام بدی دوست جان؟
قیمتا از 85 بود تا 120. که الان حراج زدم همه شون 20 تومن ارزونتر میدم:) 
آوو کادو
۰۵ ارديبهشت ۰۰ , ۱۰:۱۲
حالا خارج ازین خاطره هایی که نوشتی، یه نقطه قوت تو پیج شما هست که من خیلی ازش راضی ام!
این که نمینویسی "قیمت=دایرکت" !!
اصلا اعصابم از دست میره وقتی این دو کلمه رو میبینم! ;-))

پاسخ :

من واقعا ذوق میکنم وقتی کسی بهم بازخورد مثبت میده ^___^
خوشحال میشم میبینم تلاشام نتیجه داده:)
ممنونم واقعا ^__^
.
خودمم خیلی حرص میخورم از پیجایی که قیمت نمیزنن:)))
حالا مملکت رو هوا هست، اما نه اونقدر که یه قیمت رو نتونی تو پیج اعلام کنی که:/
هیـ ‌‌‌ـچ
۰۵ ارديبهشت ۰۰ , ۱۷:۲۰
دنیا کوچیک نیست، اشتباه نکن، بلکه خیلی کوچیکه! :))
مخلصم انجام وظیفه بود گندم بانو ^_^ هنوز توی دکوریای اتاقمه :)

پاسخ :

حالا یه چیزی بهت بگم...
یادته وقتی داشتم ازدواج میکردم چی به روز وبم آوردم؟ فقط چون نمیدونستم واکنش حمیدرضا به وبلاگ و رفاقتای وبلاگی چجوریه...
واسه ماه عسل از شهر تو رد شدیم و نگفتم اینجا یه رفیق دارم:(
حالا حمیدرضا بهم میگه این چه کارایی بود تو میکردی؟:)))
.
اگه بازم بیایم سمت اونورا، حتما میایم ببینیمت:)
قرارمونم دور همون میدون گندهه که همش ترافیکه:))) 
.
تو خیلی خیلی خیلی زیاد به من لطف داشتی همیشه:)
من همش از اینکه اون زمان اینجا قلاب آویز پیدا نکردم ناراحتم.
آدرستم گم کردم، چون اون پیجی که باهاش بهم آدرس دادی رو پاک کردی:/
دوباره آدرس بده تا برات قلاب بفرستم بتونی وصلشون کنی به دیوار ^___^
هیـ ‌‌‌ـچ
۰۶ ارديبهشت ۰۰ , ۲۲:۴۷
ای بابا اگه می‌دونستم اصلاً دعوتتون می‌کردم خونه، یه غذای خونگی مشتی در خدمتتون بودیم :/ ایشالا دفعهٔ بعدی :)
البته توی پست اشاره کردم که میدونه دیگه چهارراه شده ولی همین الانشم هم‌چنان بزرگ‌ترین چهارراه شهره و ببینیش می‌تونی حدس بزنی زمانِ میدون بودنش چه فاجعه‌ای بوده :))
فکر کردی من دلم میاد از اونی که زحمتشو کشیدی، استفاده کنم؟ این قدر برام عزیزه که گذاشتمش تو ویترین داخل اتاقم، طبقهٔ بالاشم گذاشتم، جلوتر از بقیه هم هست که قشنگ دیده بشه ^_^ وارد اتاقم که میشی، ویترین همون روبه‌روئه و اول از همه هم دست‌رنج تو به چشم میاد :) رخ داده به اتاقم اصلاً ^_^

پاسخ :

قربانت رفیق. لطف داری.
تو بیا اینورا... یه ذره هم دریای جنوب ببین به جای دریای شمال :))
.
یه میدونم نزدیک خونه ما بود تو شیراز، یه کشتی بود و چندتا رزمنده... که ما بهش میگفتیم میدون تایتانیک! :)))
بعد اومدن مجسمه هه رو بردن! اولش فک کردم به خاطر اسمی بود که صداش میکردیم! بعد دیدیم یه تقاطع غیر هم سطح زدن به جاش... که ترافیکو بیشتر کرد که کمتر نکرد! :/
.
ممنونم از این همه لطفت رفیق جان :)
خوشحالم که حس خوب میده بهت :)
هیـ ‌‌‌ـچ
۰۷ ارديبهشت ۰۰ , ۱۳:۵۹
والا من آخرین باری که دریای کاسپین رو دیدم، سال ۱۳۹۶ بود که می‌خواستن یه گروه از بازنشسته‌های نیروهای مسلح رو ببرن اون طرفا هوا بخورن، ما سربازا رو هم محض حمالی بردن! (دقیقاً لفظ «حمالی» رو ما ادا کردیم، نه کم‌تر، نه بیش‌تر!) یعنی عملاً سفر محسوب نمی‌شد! مسافرت اون مدلی بخوای حساب کنی، آخرین بار سال ۱۳۹۱ بود که دریای شمالو دیدم، خلیج فارس رو هم آخرین بار سال ۱۳۸۷ بود به گمونم (شایدم قبل‌تر) که رفتیم کیش. زمستون ۱۳۹۸ برنامه داشتیم یه سر قشم و هرمز بریم که خورد به کرونا و همین جوری موند :| یعنی می‌خوام بگم از خدامه بیام اون طرفا ^_^
کلاً دوستان هیچ کاری نکنن خیلی مفیدترن! مام قول میدیم سوال نپرسیم «پس اون همه حقوق رو برای چی می‌گیرید»! به همین سوی چراغ وای‌فای قسم! D:

پاسخ :

انشالله به زودی بتونی بیای اینورا در خدمت باشیم:)

سرباز هم که دور و بر ما ریخته، میدونم دقیقا چه حال و احوالی دارن طفلیا:(
x
۱۰ ارديبهشت ۰۰ , ۲۲:۴۱
سلاااام گندم
بعد از مدتی ها دوباره پیدات کردم
اون موقع ها تازه میخواستی کارت رو راه اندازی کنی و تو یه شهر کوچیک بودی و همیشه کلی چالش

دخمل کاش آدرس اینستا رو یه جوری میذاشتی که وارد وبت میشیم ببینیم ....مثلا تو توضیحات وبت یا تو سایتت هم باشه

پاسخ :

سلااام دوست خوبم ^_^
خوشحالم برگشتی:)
هنوزم تو همون شهر کوچیکم با کلی چالش:))

آدرس پیج تو توضیحات وبم هست:)
شاید بهتر میبود اون بالا میذاشتمش البته...
تو سایتمم، وقتی با سیستم وارد بشی، آدرس اینستا رو میبینی فکر کنم 🤔🤔
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
من مست می عشقم
هشیــــار نخواهم شد
وز خواب خوش مستی
بیـــــــدار نخواهم شد
****************

من در اینستاگرام:
https://www.instagram.com/woodstory.ir/
آرشیو مطالب
Designed By Erfan Powered by Bayan