این چند روز تو هر وبی پا میذارم یکی داره جای یکی دیگه مینویسه!!! و هی من کف میکنم که چجوری آخه؟!!! :/ سخته که!!! سخته انتخاب کنی جای کی بنویسی... و سخته فک کنی که اون چجوری فک میکرد!! در نتیجه اینجانب تصمیم گرفتم چالشو دستکاری نموده و به شیوه خودم اجرا بُنمایم!!! :))
لیست وبلاگایی که دنبال میکنم رو باز کردم و از آخر شروع کردم به یاد کردن از وبلاگای مرده!!!!!!
لحظه اندکی بعد خاطره است... آخرین به روز رسانی: ۵ اسفند ۹۴
محمدعلی بود اسمش؟؟ مهندس عمران بود... قالبش خیلی منحصر به فرد بود. تو هر مناسبتی با اسم هر کدوم از دوستای وبلاگیش یه عکس نوشته خوشکل درست میکرد! من هنوز منتظرم یه روز برگرده و وبلاگشو به روز کنه!
قالب بلاگ بیان... آخرین به روز رسانی: ۱۵ مرداد ۹۵
عرفان بود اسمش. چقد کمک کرد که بیان جای قشنگتری باشه. اون روزای اولی که هیچجا قالب واسه بیان پیدا نمیشد و همه مجبور بودن از قالبای خود بیان استفاده کنن، یهو کلی فضای بیانو متحول کرد! هنوزم قالباش جزو بهتریناس!
امیدوارم حالش خوب باشه.
مهرناز... ۹ تیر ۹۶
مهرناز یکی از مهربونترین بلاگراییه که میتونید تصور کنید حتی!! این دختر بی نظیره! چقد دلم تنگ شده برا قصههای قشنگش. آخرشم نفهمیدیم نهال واسه خودش فرهاد پیدا کرد یا نه؟!!
من واقعا منتظرم بازم چراغ وبلاگش روشن بشه و برامون بنویسه از اون کافهای که کیفشو توش جا گذاشته بود...
نمیشود که بهار از تو سبزتر باشد... ۲۹ مرداد ۹۶
منصوره. این دختر خیلی خیلی دوست داشتنیِ خیلی خیلی مهربون. اونقد یواش یواش رفت که رفتنشو نفهمیدم! اون همه احساس و اون همه مینیمالای عاشقانه خوشکل و اون همه نامههایی واسه دخترمهاشو حالا کجا مینویسه؟؟؟
یعنی واقعا میشه یه بار دیگه چراغ وبش روشن بشه؟؟
پلاک ۷ ... ۶ شهریور ۹۶
اصن عمدیا!!! شیش شیش نود و شیش آخرین به روز رسانیش بوده!!! قدرت خدا! :)))
آقاااا... پلاک ۷ ، بابای بیان، نویسنده کد اون گردالیای بالای قالب من! آخه واسه چی دیگه به روز نمیکنه؟!!!! پلاک ۷، در جریانید پوشک بچه شده ۵۰ هزار تومن؟؟ :)) هر چند، پسر کوچولوی شما الان دیگه خیلی بزرگ شده... دیگه اگه بیاین باید از قیمت ماشین کنترلی و این جور چیزا برامون بنویسید...
واقعا بلاگستان پلاک ۷ رو کم داره :(
سرو شو از بند خود آزاد باش (سرو روان)... ۲۲ مهر ۹۶
نگاااار. نگار از قدیمیای بلاگستان بود. یادمه یه بار نوشته بود من ۲۶ تا دنبالکننده مخفی دارم. بعد من اون موقع کلا ۲۶ تا دنبالکننده داشتم فقط! :)))
آخ نگار نگار! چقد دلم تنگ شده برای چراغ روشن وبلاگش! واسه عکس غذاهای خوشمزهش، واسه خاطرات دانشگاهیش، واسه عکس ناخنای لاکزدهش و حتی واسه حرص خوردناش از کامنتای فحشی که میگرفت :) کجایی دختر؟؟ تو که اهل رفتن نبودی آخه :(
منَقَّش ... ۱۶ دی ۹۶
مستر مرادی. کارگاه بلاگستان!! یعنی این بچه یه رگش میخورد به پوآرو! یه دونه از این ذرهبین گندهها دستش بود تو کوچه پس کوچههای بلاگستان راه میرفت! :) از دستش آسایش نداشتیم! نمیشد یه پست مبهم بنویسی!! ولی خودش تا دلت بخواد مبهم مینوشت!!
نمیدونم رفته سر درس و مشقش، یا یه جای دیگه داره مینویسه... ولی من هنوز منتظرم چراغ وبلاگش روشن بشه.
ذهن زیبای من... ۲۹ اسفند ۹۶
یلدااااااااا !! حواست هست پنج شیش ماهه هیچی ننوشتی؟؟؟؟ گفتن آب و هوای شسراز خواب آوره، ولی فقط بهار!!! کجایی تو؟!! :/ بدو به روز کن :)
یک مترسک ... ۳۰ فروردین ۹۷
یعنی واقعا از کسی که به بهونه تعمیرات همه رو گول زد و وبشو تعطیل کرد نمیتونم تعریف خوب بکنم!!!! :/
#مثل_مترسک_بیمعرفت_نباشید!!! :/
زندگی به سبک اماس... ۴ تیر ۹۷
اماسی خوشبخت عزیزمون، با اون همه انرژی و حس مثبت، خاطرههای خانم پرستار مهربون و عکسای خوشکلش، جاش همیشه توی بلاگستان خالی میمونه.
امیدوارم نظرش عوض بشه و بازم چراغ وبلاگشو روشن کنه .
+ تو تمام مدتی که داشتم این پستو مینوشتم احساس دلتنگی شدید میکردم!! تازه دارم میفهمم چرا این همه رونق از بلاگستان رفته!