سرویس خوابمو از شیراز گرفته بودیم. سرویس خوابای اینجا رو دوس نداشتیم چون.
این سری که رفته بودیم شیراز، وسط اون همه بل بشو و سر شلوغی، دنبال یه راهی هم بودیم که سرویس خوابو بیاریم اینجا.
دو تا راه گذاشتن جلو پامون.
یکی کرایه یه وانت، که با انصافترینشون میگفت ۸۰۰ تومن.
یکی هم باربری، که میگفتن ۳۰۰ میشه حدودا.
نگران بودیم سرویس خوابمون تو باربری خراب بشه. که یه آقایی که ازش میز تلویزیون گرفته بودیم کلی راهنماییمون کرد که فلان کنید و چنان کنید که سالم برسه به دستتون.
خلاصه وسایلو سپردیم به باربری و اومدیم خونه.
امروز بارمون رسید.
هزینه بار از شیراز تا زاهدان شده بود دویست و خوردهای، و از زاهدان تا اینجا بیش از سیصد تومن.
با هزینه کرایه وانت از خونه تا باربری شیراز و از باربری تا خونه اینجا، حدود هفتصد تومن پیاده شدیم :/
تازه چرم تاج تخت هم پاره شده :(
شاید اگه آدم قبل بودم، الان کلی حرص میخوردم که چرا قبل اینکه حتی جهیزیهمو تو خونهم بچینم اینطوری شد. ولی در واقع بیشتر حرص میخورم که چرا اینقدر پول دادیم!! :دی
( جو میگفت همیشه برام سوال بود که چرا مینویسی دو نقطه دی، چرا نمینویسی دو نقطه آبان؟!! :)))) )
این چند ماه آدمایی رو دیدم که روحشون خیلی بزرگتر از خونه زندگیشون بود. و آدمایی که مرامشون گیر چهارتا کاسه بشقاب بود!! دیدم چقد گروه اولو بیشتر دوس دارم. دلم میخواد یاد بگیرم دلم گیر چهارتا وسیله نباشه...
- پنجشنبه ۱۸ مرداد ۹۷ , ۲۱:۳۹