پارسال بود حدودا...
با آقای پدر داشتیم توی یه کوچه قدم میزدیم...
یه دفعه آقای پدر به جلو اشاره کرد و گفت:
به نظرت زنه یا مرده؟!!!!!
یه نگاه انداختم دیدم موجود مقابلم یه مانتو جلو باز پوشیده، با یه چیزی شبیه کلاه که موهاشو پوشونده، ناخنا همه لاک زده با یک عدد کیف زنونه.
گفتم: زنه!
آقای پدر: مطمئنی؟!!
یه دفعه اون موجود روشو برگردوند و به آقای پدر گفت:
زیاد کنجکاوی نکن!!!!!!
صداش به شدت کلفت و نخراشیده، با ابروهای هشتی وحشتناک، با آرایش غلیظی که روی پوست زمخت صورتش زار میزد!!!!! چنان وحشت کردم که زودی رفتم پشت بابام قایم شدم!!!!!!
خیلی برام عجیب بود!! خیلی زیاد...
وقتی رسیدم خونه اولین کارم سرچ کردن درمورد مردای زن نما بود!!!! و اولین باری که با واژه زن پوش برخورد کردم!!!
حتی یه پیج تو فیسبوک داشتن!!
یه جمله شو فراموش نمیکنم، نوشته بود ما باید به خودمون احترام بذاریم تا دیگرانم به ما احترام بذارن!!!!!! :/
با کامنت جناب امید روی پست قبل یاد این اتفاق افتادم!!!!
البته اونی که تو پست قبل گفتم فک نکنم جزو زن پوشا به حساب بیاد...
دنیا خیلی خیلی عجیب و غریب شده!!!! :/
- شنبه ۱۸ ارديبهشت ۹۵ , ۱۲:۲۱