چند هفته پیش یه کتابی خوندم به اسم "خاطرات مستر همفر". یه کتاب سیاسی درمورد خاطرات یه جاسوس انگلیسی، که کاملا معلوم بود خیلی سانسور شده!! یکی از جملههاش خیلی توجه منو جلب کرد. توی یه نشست، وقتی یه عده از جاسوسا اظهار ناامیدی میکنن از رسیدن به اهدافشون، کشیششون یه حرف جالبی میزنه، میگه ما نباید امیدمونو از دست بدیم و باید با تمام وجود تلاش کنیم، حتی اگه قرنها بعد به هدفمون برسیم!!! وقتی به خودم رجوع کردم دیدم نه تنها کاری رو شروع نمیکنم که بعدها بچهها و نوههام نتیجهشو ببین، بلکه حتی کاری رو شروع نمیکنم که بیست سال بعد خودم نتیجهشو ببینم!!!! خلاصه که تلنگر خوردم واسه فکر کردن به اهداف بلند مدت...
یه چند روز بعدش کتاب "حکایت دولت و فرزانگی" رو میخوندم. یه جور رمان انگیزشیه، که یادت میده هدف داشته باشی. یادت میده خودتو باور کنی.
ولی خب برای رسیدن به هدف هم نیاز به برنامهریزیه. واسه همین الان دارم کتاب "مدیریت زمان / مارک منسینی" رو میخونم که میگه حتما باید برنامه روزانه، هفتگی، و سالانه و بلند مدت داشته باشی.
این روزا خیلی بیشتر از قبل دارم از وقتم استفاده میکنم. و روزی صد بار به این فک میکنم که چقدر قبلا وقت هدر میدادم!! :(
شدیدا به کتابای انگیزشی همسر علاقمند شدم! و دلم میخواد تند تند همهشو بخونم!
یه چند روز بعدش کتاب "حکایت دولت و فرزانگی" رو میخوندم. یه جور رمان انگیزشیه، که یادت میده هدف داشته باشی. یادت میده خودتو باور کنی.
ولی خب برای رسیدن به هدف هم نیاز به برنامهریزیه. واسه همین الان دارم کتاب "مدیریت زمان / مارک منسینی" رو میخونم که میگه حتما باید برنامه روزانه، هفتگی، و سالانه و بلند مدت داشته باشی.
این روزا خیلی بیشتر از قبل دارم از وقتم استفاده میکنم. و روزی صد بار به این فک میکنم که چقدر قبلا وقت هدر میدادم!! :(
شدیدا به کتابای انگیزشی همسر علاقمند شدم! و دلم میخواد تند تند همهشو بخونم!
- شنبه ۱۰ فروردين ۹۸ , ۱۱:۳۶