در دیار نیلگون خواب

نام تو مرا همیشه مست میکند

تنبل نرو به سایه، سایه خودش میایه! :/

شاید این جمله رو شنیده باشین که آدما وقتی میبینن یکی موفق شده، هیچ وقت به زحمتایی که کشیده و خون دلایی که خورده فک نمیکنن. با خودشون میگن شانس آورد، منم اگه موقعیتشو داشتم فلان میکردم و چنان میکردم.
اما حالا بیا بهشون بگو راه رسیدن به فلان نقطه این جاده س... حتی نگا نمیکنن ببینن این جاده ای که میگی خاکیه یا آسفالت!! :/
این خلاصه حرفام بود! :)))
مفصلش از این قراره که،
من ته دنیا یه رفیقی دارم، که خب واقعا همیشه دلم میخواسته بتونم بهش کمک کنم که چیزی بیشتر از یه زن خونه دار معمولی باشه!! شاید چون خودم همیشه حس میکردم اینکه فقط بشوری و بپزی و بزایی نمیتونه همه هدف زندگی باشه!
"من" وقتی میرفتم بوشهر، با "من" وقتی از بوشهر برگشتم خیلی فرق میکرد. انگار با یه دنیای جدید آشنا شده بودم که دلم میخواست همه رو با هیجانش آشنا کنم!
وقتی شوهر دوستم اومد توی کارگاه شاگردمون شد، به این دوستم پیشنهاد دادم یه پیج بزنه و هر روز هر پستی من میذارم اونم بذاره تا وقتی ما از اینجا میریم یه پیج قوی و معتبر داشته باشه که بتونن کارشونو ادامه بدن... کاری ندارم به مسایلی که پیش اومد... اما جالب بود که این دوستم حتی حوصله نکرد یه پیج رو با عکس و کپشن آماده بیشتر از دو روز ادامه بده!!!!!
اون زمان من واقعا مشکل فروش داشتم، چند تا دوره خریدم و با اونم به اشتراک گذاشتم، گفتم بشین ببین که با هم رشد کنیم. ولی اگه فک میکنید حتی یه قسمت از اون آموزشا رو دیده، باید بگم کاملا در اشتباهید!!
خلاصه اون روزا گذشت و من با اطلاعات جدیدم بالاخره موفق شدم پیج رو به فروش برسونم. اینجا بود که دوستم گفت عه!!! چقدر خوبه تو خونه کار کنی تو پیج بفروشی!!! منم بعد اسباب کشیمون حتما فلان کارو شروع میکنم!
بهش گفتم ببین برای کار توی اینستا لازمه یه قواعدی رو بدونی. حالا که میخوای از چند ماه بعد استارت بزنی بیا و این مدت این قواعدو یاد بگیر... اما دریغ!
خلاصه گذشت و چند روز پیش چند تا عکس برام فرستاد و گفت ببین شروع کردم. خب اصولا ما ایرانیا عادت نداریم بگیم اوا اینا چه آشغالاییه! بلکه همیشه میگیم به به و چه چه!
منم به رسم ایرانی بودن گفتم آفرین چقدر خوبه. ولی فوری پشتش گفتم ببین این لینک رو، در مورد پالت رنگه، این که چه رنگایی رو بذاری کنار هم قشنگتر میشه. و دوباره چند تا از قواعد اصلی اینستا، از جمله ساعت پست گذاری و اینا رو براش تکرار کردم.
بعد یهو دیدم عکسای پیج شخصیشو از بیخ پاک کرده و عکس کارای جدیدشو رگباری پست کرده! با اینکه درمورد رگباری پست نذاشتن و زمان درست پست گذاری بهش گفته بودم!
یه بار دیگه براش پیام فرستادم. هر چند که واقعا احساس میکردم دارم میخ به سنگ میکوبم!
وقتی دیدم دوباره توی یه ساعت مرده پست گذاشته رسما تسلیم شدم!
تا اینکه اون عکاس تبلیغاتی روی دوره عکاسیش تخفیف زد و قیمت دوره ش از یه تومن شد چهارصد تومن. بهش گفتم موافقی شریکی این دوره رو بخریم؟ فقط یه کلمه برام نوشت... نه!
میدونی، آدم نه هم که میشنوه دلش میخواد تو لفافه بشنوه! یه توضیحی، یه بهانه ای... همینقدر صریح و خالی، نه؟ اونم من که اوووون همه زمان گذاشته بودم و از زیر و بم تجربیاتم گفته بودم براش؟!!
و تازه جالب ماجرا اینجاست که این بانو چند میلیون پول داد آیفون نمیدونم چند که عکسای خوبی بگیره، یک و خورده ای داد میز چوبی که بک گراند عکسش قشنگ باشه... اما دویست تومن نداد برای اینکه یاد بگیره که اصلا چجوری باید عکس بگیره!!!!! زیبا نیست؟!!
این جمله از من به شما نصیحت:
هر وقت تونستی بدون هیچ آموزشی زبان چینی رو بخونی و بنویسی، از اینستا هم بدون آموزش میتونی پول در بیاری!
.
پ.ن: اون پکیج آموزشی رو خودم تنهایی خریدم. هنوز هیچ قسمتیشو ندیدم ولی مطمئنم بی فایده نخواهد بود... اصلا از قدیم گفتن کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من! :)
.
پ.ن: چیز دیگه ای که واقعا واقعا بهش رسیدم تو این مدت، اینه که هیچ کس هیچ وقت قدر چیزی که مجانی به دست میاره رو نمیدونه! شاید حتی خود من!!! پس بهتره اجازه بدیم آدما فرصتاشونو از دست ندن، اونم فقط به خاطر اینکه ما خواستیم بهشون کمک کنیم! :)
.
پ.ن: یکی از عیبای خیلی بزرگ من همینه که وقتی میبینم یکی چیزی رو نمیدونه که من میدونمش میدوم سمتش و تلاش میکنم بهش همه چیزایی که بلدم رو یاد بدم! یه بار یکی از دوستای دانشگاهم در برابر این حرکت من گفت تو فقط میخوای به همه نشون بدی که خودت خیلی بلدی و بقیه رو تحقیر میکنی! ://// حالا من تو کل صد و چهل واحد عمران فقط دو واحد برنامه نویسی رو خوب بلد بودم و سعی میکردم به دوستام کمک کنم! :/ 
امیدوارم یه روزی یاد بگیرم افسار بزنم به این میل بی صاحاب و صبر کنم آدما فقط وقتی فهمیدن کمک منو لازم دارن از تجربیاتم بهره ببرن! :))))
سیده فرفره!
۲۶ بهمن ۹۹ , ۱۱:۲۶
به منم میگن چرا میخوای به همه کمک کنی! هرکسی قدر نمیدونه و خیلی ها فکر میکنن تو فقط میخوای توانایی خودتو به رخ بکشی! که البته از بیخ اشتباهه چون خودم هیچوقت به این موضوع فکر نمیکنم...
و برام عجیب بود که تو کل جریانی که تعریف کردین حتی یکبار به حرف شما گوش ندادن🙄
+ دو سه شب پیش آیدی پیجتون رو زدم که نگاه کنم دیدم خیلی وقته فالو دارم و دقیقا از اونایی بود که با هر پست میگفتم عه چه قشنگه عه از اینا😁😁و خب یادم نبود😅🤦🏻‍♀️

پاسخ :

واقعا چرا فک میکنن اگه یکی سعی میکنه کمک کنه هدفش به رخ کشیدن چیزیه؟!! :/

+ عه چقدر کیف داد این کامنت :) ممنونم ^__^
پَـــــر واز
۲۶ بهمن ۹۹ , ۱۱:۳۵
عنوان پست خیلی منو جذب کرد:d
واقعا موافقم منم دیدم از اطرافیانو کسایی که بدون هیچ زحمتی چیزی رو به دست اوردن،برای اون چیز هیچ ارزشی که قائل نیستن به کنار ،حتی زحمت های بقیه رو هم حروم میکنند.
و اینکه واقعا مردم چه فکری میکنند باخودشون که همه چی رو بلدن؟:/
مرسی که با پست خوبت یاداور این نکته ها شدی...
سپاس از تجربیاتت^_^
راستی سلام من پروازم خوشحال میشم به منم سری بزنی^_^

پاسخ :

شاید دلیلش اینه که ارزش هر چیزی برامون معادل پول یا زحمتیه که بابت به دست آوردنش هزینه کردیم.
پس وقتی یه چیزی بدون دردسر به دست بیاد بی ارزش تلقی میشه...
قربانت ^__^
:)
بهارنارنج :)
۲۶ بهمن ۹۹ , ۱۱:۴۵
من بودم بعد یکی دوبار وقت گذاشتن برا این آدم بی‌خیالش میشدم کلا
من واقعا چون قصد فروش و این موارد ندارم توی لین دوره شرکت نکردم، بیشتر هدفم معرفی خودم گذشتن کارام و یه جور اعتماد به نفس برا خودمه
تنها چیزی که حرصم میده شجاعت نداشتنم برای شروعه همش میگم شاید باید بهتر بشم بعد میبینم آدمایی که نصف منم نیستن وارد کار دشن

پاسخ :

من کلا سندروم فک بی قرار دارم آخه :)))
.
یه ضرب المثلی هست که مفهومش اینه که اگه منتظر روزی هستی که همه چی عالی و کامل باشه باید بدونی اون روز هیچ وقت نمیاد!
کار خوبی کردی شروع کردی :)
شارمین امیریان
۲۶ بهمن ۹۹ , ۱۱:۵۶
سلام.
این چیزایی که گفتی رو من دقیقا تو رفتارت دیدم. یادمه به من هم توصیه های خوبی کردی، حتی بدون این که ازت پرسیده باشم و این کارت همیشه تو ذهنم میمونه و برام ارزشمنده. البته من متاسفانه هیچ وقت نتونستم اون طور که باید و شاید روی پیج کاریم متمرکز بشم و الان هم تو این چتد ماه اخیر اصلا حوصله ش رو نداشتم و رهاش کردم.



اون زمانی که تازه دفاع کرده بودم، یکی از همکارام گفت که نزدیک دفاعشه و برای مقاله به مشکل خورده و... من با تمان وجود شروع کردم راهنماییش کنم و از تجربه های خودم بگم. ولی هر چی گفتم یه جوابی داد که یعنی این راهکار به درد نمیخوره و خودم بلدم چیکار کنم! منم دیگه سکوت کردم. در حالی که میدونستم هر فرد در آستانه دفاعی واقعا به این راهنماییها نیاز داره.

پاسخ :

سلام شارمین جانم :*
عه تو رو یادم نبود! :))
میدونی، تو هم استاد دانشگاهی و هم مطب داری،  حق داری نرسی. که به نظرم همون زمانم بهت توصیه کردم برای پیجت ادمین بگیری چون کار زمان بریه... اما اون رفیق من بی کار نشسته تو خونه. هر چند من واااقعا از اونایی که کار خونه داری رو هیچی تلقی میکنن خیلی بدم میادا :))) ولی واقعا برای خانمای خونه دار وقت آزاد خیلی بیشتر از خانمای شاغله. حرص میخورم اینقد از آموزش فراری هستن... حالا نه فقط اینستا... برام عجیبه حتی برای خوندن یه کتاب درمورد نحوه بچه داری هم حاضر نیست وقت بذاره، بعد تعداد فالووینگهاش سه هزار و خورده ای هستش! و تمام اینفلوئنسرا رو میشناسه! :/ از اینا که حتی وقتی میری خونه شون هم باز یهو میره توی گوشی و دیگه در نمیاد!!!
.
بیا با هم راه افسار زدن به این حس بشر دوستانه مونو پیدا کنیم! :)))))
نیمچه مهندس ...
۲۶ بهمن ۹۹ , ۱۲:۱۸
صادقانه،وقتی می دیدم داری سعی میکنی به دوستت کمک کنی نمیفهمیدمت.به خاطر این که اولا خودم تنهایی کار کردن رو به گروهی و شریکی ترجیح میدم دوم میدونم نباید چیزی که بلدی رو رایگان به بقیه یاد بدی و سوم کسی قدر چیز مجانی رو نمیدونه.دیگه اگه احساس کنه که داری تحت فشارش میذاری هم بدتر،مغرور میشه فکر میکنه چه خبره.
ولی میدونم از خوش قلبیته.

پاسخ :

به خدا خودمم الان که دارم تعریف میکنم خودمو نمیفهمم! :))
میدونی بحث شراکت نبود اولش. من خودم بی نهایت از کار شریکی بدم میاد. دنبال کارگر میگشتیم که شوهر این با ذوق و شوق گفت من بیام یاد بگیرم. بعد منم گفتم حالا که داری یاد میگیری و زمان میذاری، و اینکه ما داریم تلاش میکنیم از این شهر بریم، برای اینکه زحمتت بی نتیجه نباشه بیا و فروش رو هم یاد بگیر. تحت فشار نذاشتم... صرفا چیزایی که بلد بودم رو توضیح دادم.
و اینکه میدونی، نمیشه به رفیقت بگی بیا بابت این چیزی که میخوام یادت بدم پول بده بهم... یا شاید من برام سخته. چون همین دوستم بابت آموزش کیک پختن به یکی از دوستاش پول داده بود! :/ :))
بیشتر دلم میسوزه که داره هزینه میکنه و وقت میذاره و به نتیجه نمیرسه. دوست داشتم بهش کمک کنم. که خب پشیمونم کرد کلا... پشت دستمو داغ کردم! :))))
آبان ...
۲۶ بهمن ۹۹ , ۱۲:۳۸
اره واقعا تجربه میگه وقتی برای چیزی هزینه میشه اون ارزشمند است و دیگران باهاش با احترام رفتار می کنند .
ولی من می دونم با این همه نکات ظریفی که رعایت می کنی مطمنا یکی از بهترین ها خواهی شد در کار خودت

پاسخ :

انگار این احساس به آدم دست میده که نیازی برای اون چیز نگران باشه،
چون بازم میتونه مجانی به دستش بیاره!
.
فدای تو دوست مهربونم بشم :** مرسی بهم انگیزه میدی
دچارِ فیش‌نگار
۲۶ بهمن ۹۹ , ۱۳:۳۷
پ.ن سوم رو خوندم که واقعا نکته مفیدی بود و خودمم دچارشم 😊

پاسخ :

انگار همه دچارشیم... احتمالا دچار هر دو وضعیت!
چون خودمم خیلی پیش اومده چیزایی رو مجانی یادم دادن و قدر ندونستم... :)
نرگس بیانستان
۲۶ بهمن ۹۹ , ۲۰:۴۳
وای وای همه تجربه شو داریم
توی رشته هایی که بلدیم

گندوم، تو بیا فقط به خودم اطلاعاتت رو بده😍
تو رو خدا بیا😢

منم در خال اموزشم، و هر چی بیشتر دوره ها رو می بینم میفهمم چققققدر نمیدونم
پس تو ام بیا بهم اطلاعات بده

پاسخ :

عه آفرین! پس تو دوره رو شروع کردی :)
در واقع تو تنها کسی هستی که با حرفای من ترغیب شدی بری یاد بگیری  ^___^
هر جا سوال داشتی در خدمتم :*
هوپ ...
۲۷ بهمن ۹۹ , ۰۹:۵۶
رها کن بذار هر جور دلش میخواد پیج بزنه و اداره کنه وقتی نمیخواد از تجربت استفاده کنه الکی حروم نکن انرژیتو براش. حالا دوسته؟ باشه.

پاسخ :

دارم زوووور میزنم که دیگه هیچی بهش نگم!:)))
بعد حالا شوهرش به حمیدرضا گفته این فلان قدر وسیله خریده!
بعد من دلم واسه پولی که خرج کرده میسوزه...
ولی هر بار خواستم دوباره بهش چیزی بگم زبونمو گاز میگیرم:/
آقاگل ‌‌
۲۸ بهمن ۹۹ , ۱۱:۲۴
مشکل می‌دونی جاست؟ اینجا که ما عقلمون رو فقط می‌دیم دست چشم‌مون. فقط می‌بینیم که فلانی موفق شده و فلان شده و بهمان شده. فرداش تصمیم می‌گیریم شبیه فلانی باشیم. اما فقط در حد ظاهر. دیگه حواسمون نیست که فلانی برای رسیدن به این پله صدتا پله‌ی دیگر رو هم پشت سرگذاشته. کیلومترها راه رفته.
خوشحالم که به مرحله‌ی فروش محصول از طریق پیج رسیدی رفیق :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
من مست می عشقم
هشیــــار نخواهم شد
وز خواب خوش مستی
بیـــــــدار نخواهم شد
****************

من در اینستاگرام:
https://www.instagram.com/woodstory.ir/
آرشیو مطالب
Designed By Erfan Powered by Bayan